درس سوم
نشانه هاي خداوند در وجود انسان
سنريهم آياتنا في الافاق و في انفسهم حتي يتبين لهم انه الحق.1
ما نشانه هاي خود را در سراسر جهان و در وجود خود انسانها به آنها نشان مي دهيم تا بدانند او بر حق است. و في خلقکم و ما يبث من دابه آيات لقوم يوقنون. 2
و در آفرينش شما و جنبندگاني که همه جا منتشرند نشانه هائي است براي گروهي که اهل يقين اند. و من آياته ان خلقکم من تراب تم اذا انتم بشر تنتشرون. 3
و از نشانه هاي خداوند اين است که شما را زا خاک آفريد سپس انسان شديد و در روي زمين پراکنده شديد. با اينکه دانشمندان دانشهاي گوناگوني را فرا گرفته اند و در زمينه هاي مختلف سرگرم تحقيق و بررسي هستند ولي خود انسان به صورت يک موجود ناشناخته باقي مانده است و سالياني دراز مي طلبد تا دانشمندان جهان بتوانند اين معماي بزرگ عالم هستي را گشايند و زواياي آنرا روشن سازند و شايد هيچگاه نتوانند اين کار را انجام دهند.
دکتر کارل فرانسوي پس از سالها مطالعه و بررسي بالاخره مي گويد: هنوز زيست شناسان به حقيقت اسرار بدن انسان پي نبرده اند و نام کنتابش را که در اين زمينه نوشته، اناسن موجود ناشناخته گذاشته است. و اينجاست که بايد اعتراف کنيم قبل از هر چيز وجود خود انسان نشانه اي بزرگ از عظمت خداوند است.
شناخت خويشتن
يکي از نشانه هاي مهم علم و حکمت و تدبير پروردگار آفرينش انسان است که شناخت او موجب شناخت خالق و آفريننده اش مي باشد.
قال علي عليه السلام: من عرف نفسه فقد عرفه ربه4، هر کس خودش را شناخت خدايش را شناخته است. عجبت لمن يجهل نفسه کيف يعرف ربه 5، تعجب دارم از کسي که خودش را نشناخته چگونه خدايش را مي شناسد.
من عرف نفسه فقد انتهي الي غايه کل معرفه و علم6، هر کس خودش را شناخت به تحقيق به هر شناخت و علمي رسيده است.
معرفه النفس انفع المعارف 7، شناخت نفس بهترين شناختها است.
عجبت لمن ينشد ضالته و قد اضل نفسه فلا يطلبها 8، در شگفتم از کسي که دنبال گمشده اش مي گردد در حالي که خودش را گم کرده و آنرا طلب نمي کند.
در اين بخش به گوشه اي از ابعاد وجود اين موجود اسرارآميز (انسان) اشاره مي کنيم تا بياري خدا زمينه اي براي معرفت پروردگار که آفريننده اين همه اسرار است پديد آيد.
يکي از اصحاب امام صادق عليه السلام مي گويد از هشام بن حکم (از شاگردان امام صادق) پرسيدم اگر کسي از من پرسيد چگونه خدايت را شناختي به او چه پاسخي بدهم؟ هشام گفت، مي گويم: من خداوند جل جلاله را بوسيله خودم شناختم زيرا او نزديکترين چيزها به من است، مي بينم ساختمان بدنم اجزاء مختلفي دارد که هر کدام با نظم خاصي در جاي خود قرار گرفته اند، ترکيب اين اجزاء قطعي و روشن است آفرينش آنها متين و دقيق است و انواع و اقسام نقاضي ها در آن بکار رفته است، مي بينم براي من حواس مختلف و اعضاء گوناگوني از قبيل چشم، گوش، شامه، ذائقه و لامسه ايجاد شده است و عقل همه عاقلان محال مي داند که ترکيب منظمي بدون ناظم، و نقشه دقيقي بدون نقاش بوجود آيد، از اين راه پي بردم که نظام وجودم و نقاشي هاي بدنم از اين قانون مستثني نيست و نيازمند به آفريدگار است.9
شخصي از امام رضا عليه السلام تقاضا کرد که دليل بر وجود خداوند را بيان نمايند، حضرت فرمودند: علمت ان الهذا البنيان بانيا فاقررت به، من در ساختمان وجودم نظر کردم دانستم که اين بنا بنيانگذاري دارد پس به آن اقرار کردم.10
امام صادق عليه السلام مي فمرايد تعجب از مخلوقي که مي پندارد خدا از بندگانش پنهان است در حاليکه آثار آفرينش را در وجود خود مي بيند با ترکيبي که عقلش را مبهوت و انکارش را باطل مي سازد و بجان خودم سوگند اگر در نظام آفرينش فکر مي کردند قطعا با دلائلي قانع کننده به آفريدگار جهان رهنمون مي شدند.11
ساختمان اسرار آميز بدن انسان دانشمندان براي شناساندن خصوصيات انسان علومي را پايه گذاري کرده و توانسته اند به گوشه اي از اسرار آن آگاه گردند زيرا در هر عضوي از اعضاء انسان يک جهان اسرار توحيد نهفته است اين اسرار را مي توان در امور ذيل جستجو نمود:
1 ـ ساختمان اسرار آميز سلولهاي بدن انسان: بدن انسان مانند يک ساختمان از سلولهائي تشکيل يافته که هر کدام به تنهائي موجود زنده اي است که مانند ساير جانداران زندگي، هضم، جذب، دفع و توليد دارند. در بدن يک انسان معمولي تعداد اين سلولها که مرتبا بوسيله خون و به کمک قلب تغذيه مي شوند معادل ده ميليون ميليارد مي باشد، هر يک از اين سلولها موظفند به گونه اي خاص درآيند، گاهي بصورت گوشت، گاهي به صورت پوست، گاه ميناي دندان و گاهي اشک چشم را تشکيل مي هند، طبيعي است که هر کدام غذاي خاصي مي خواهند که قلب بايد بوسيله خون به آنها برساند.
2 ـ دستگاه گوارش که آبدارخانه و آشپزخانه بدن بشمار مي رود.
3 ـ دستگاه گردش خون که سرويس سريع پخش غذاي کشور تن حساب مي شود.
4 ـ دستگاه تنفس که تصفيه خانه خون بدن انسان است.
5 ـ دستگاه مغز و اعصاب که ستاد فرماندهي کل قواي انسان است.
6 ـ گوش و چشم و بيني که شبکه آگاهي و سازمان اطلاعات مغز محسوب مي شود.
7 ـ ساير اعضاء بدن.
سازمان هر يک از اين دستگاههاي شگفت آور ما را به وجود آفريدگاري دانا و توانا راهنمائي مي کند.12
براي پي بردن و چگونگي فعاليت و فيزيولوژي هر يک از اعضاء بدن انسان هزاران دانشمند مطالعه کرده و هزاران کتاب درباره آن نوشته اند، آيا هيچکس باور مي کند که براي شناخت هر يک از اين اعضاء اين همه عقل و هوش و درايت لازم باشد اما براي ساختن آنها علم و عقلي لازم نبوده باشد؟ چگونه ممکن است پي بردن به طرز کار و فعاليت هر يک از اين اعضاء بدن انسان سالها مطالعه لازم باشد اما آفرينش آنها بدست عوامل بيشعور (طبيعت) صورت گيرد؟ کدام عقلي باور مي کند؟ آفرينش شگفت انگيز مغز مهمترين و دقيق ترين دستگاه بدن انسان مغز اوست، مغز وسيله اي براي فرماندهي قواي بدن و اداره تمام دستگاههاي وجود انسان مي باشد. مغز براي کسب اطلاعات لازم، درک احتياجات اعضاء و رساندن دستورهاي لازم به تمام بدن از رشته هاي باريکي که در سراسر بدن پخش است استفاده مي کند اين رشته ها سلسله اعصاب ناميده مي شوند.
توجه به چگونگي فعاليت اين دستگاه عظيم که در جمجمه انسان با حجمي کوچک قرار گرفته ما را به عظمت و قدرت و حکمت آفريدگار جهان رهنمون مي سازد.
روح انساني اعجوبه عالم خلقت
بعد ديگر وجود انسان روح اوست، روح از عجيب ترين و اسرار آميزترين پديده هاي عالم هستي محسوب مي گردد و عليرغم اينکه از همه چيز به ما نزديکتر است از معرفت و شناخت آن بسيار ناتوانيم، با اينکه دانشمندان تلاش و کوشش فراواني براي شناخت روح داشته و دارند ولي همچنان چهره اسرارآميز روح در پرده ابهام است. و يسئولنک عن الروح قل الروح من امر ربي و ما اوتيتم من العلم الاقليلا13، از تو درباره روح سوال مي کنند؟ بگو: روح از فرمان پروردگار من است و جز اندکي از دانش به شما داده نشده است. اين پاسخ سربسته، اشاره اي پر معني به اسرار آميز بودن اين پديده بزرگ عالم هستي است و با اين دانش کم جاي تعجب نيست که از اسرار روح آگاه نشويم، اين اعجوبه نشانه اي بزرگ از وجود خداي قادر متعال است. فعاليتهاي مختلف روح انسان ما فعاليتهاي روحي و فکري فراواني داريم، چه در بخش خود آگاه و چه در بخش ناخودآگاه که هر کدام موضوع بحث جداگانه اي هستند و در کتابهاي فراواني از آنها بحث شده است. قسمتي از اين فعاليتها به شرح زير است:
1 ـ انديشيدن: براي راهيابي به مجهولات و حل مشکلات.
2 ـ ابتکار: براي رفع نيازهاي مختلف، مقابله با حوادث گوناگون، اختراعات و اکتشافات.
3 ـ حافظه: براي نگهداري انواع معلومات که از طريق حس يا تفکر و انديشه براي انسان حاصل شده است و بعد طبقه بندي و بايگاني آنها و سپس به هنگام لزوم.
4 ـ تجزيه و تحليل مسائل: براي پيدا کردن علل و ريشه هاي حوادث از طريق جدا کردن مفاهيم ذهني از يکديگر و بعد ترکيب آنها با هم و سپس رسيدن به علل و نتايج حوادث.
5 ـ تخيل: يعني ايجاد صورتهاي ذهني که احيانا در خارج وجود ندارد بعنوان مقدمه اي براي فهم مسائل جديد.
6 ـ تصميم و اراده: براي انجام کارها، يا متوقف ساختن و يا دگرگون کردن آنها.
7 ـ محبت و دوستي، دشمني و دهها پديده ديگر که در اعمال انسان اثرات مثبت يا منفي دارد.14
تمرين:
1 ـ يک حديث از حضرت علي عليه السلام درباره معرفت نفس بنويسيد؟
2 ـ دليل هشام بن حکم براي شناخت خداوند چه بود؟
3 ـ بطور خلاصه بنويسيد بدن انسان از چه چيزهايي تشکيل يافته است؟
4 ـ خلاصه اي از فعاليتهاي روح را بيان کنيد؟
1 ـ سوره فصلت، آيه 53.
2 ـ سوره جائيه، آيه 4.
3 ـ سوره روم، آيه 20.
4 الي 8 ـ غرر و درر، واژه عرف.
9 ـ بحار الانوار، جلد 3، صفحه 50.
10 ـ اصول کافي، کتاب التوحيد، باب 1، حديث 3.
11 ـ بحار الانوار، جلد 3، صفحه 152.
12 ـ راه خداشناسي، استاد سبحاني.
13 ـ سوره اسراء، آيه 85.
14 ـ پيام قرآن، جلد 2، بحث روح.
:: موضوعات مرتبط:
عقاید ,
چهل درس عقاید ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1819
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0